شهدا سال 61 -زندگینامه شهید ناصر سرچهانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد ناصر سرچهاني »
ناصر سال1341 در روستای مروشکان سرچهان در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود و با تربیت اسلامی ناصر دین شد. دوران کودکی را در فضای زیبا و با صفای روستا سپری و تحصیلات خود را در مقطع ابتدایی و راهنمایی با موفقیت پشت سرگذاشت. برای ادامه تحصیل به همراه پدر و مادر پیر خود به آباده طشک مهاجرت کرد. دوره متوسطه را در دبیرستان آیتالله طالقانی با شور و شعف فراوان آغاز و مشغول ادامه تحصیل گردید. سال...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد ناصر سرچهاني »
ناصر سال1341 در روستای مروشکان سرچهان در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود و با تربیت اسلامی ناصر دین شد. دوران کودکی را در فضای زیبا و با صفای روستا سپری و تحصیلات خود را در مقطع ابتدایی و راهنمایی با موفقیت پشت سرگذاشت. برای ادامه تحصیل به همراه پدر و مادر پیر خود به آباده طشک مهاجرت کرد. دوره متوسطه را در دبیرستان آیتالله طالقانی با شور و شعف فراوان آغاز و مشغول ادامه تحصیل گردید. سال...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسین دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
آفتاب ۱۳۴۵/۴/۱ طلوع کرده و نسیم سحری وزیدن گرفته بود که نغمه زندگی را حاج حسین دمیری در روستای چاهسرخ نیریز، میان خانوادهای متدین آغاز کرد. دستهای مهربان مادر نوازشگر او گردید و کمکم در بین کودکان سری ازسرها شد. از کودکی بسیار چالاک و باشهامت بود. در ششسالگی راهی دبستان دهقان شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی، مجبور به ترک تحصیل شد. همدوش پدر در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
آفتاب ۱۳۴۵/۴/۱ طلوع کرده و نسیم سحری وزیدن گرفته بود که نغمه زندگی را حاج حسین دمیری در روستای چاهسرخ نیریز، میان خانوادهای متدین آغاز کرد. دستهای مهربان مادر نوازشگر او گردید و کمکم در بین کودکان سری ازسرها شد. از کودکی بسیار چالاک و باشهامت بود. در ششسالگی راهی دبستان دهقان شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی، مجبور به ترک تحصیل شد. همدوش پدر در...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید جهانگیر بنی اسدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
دیر زمانی بود که داغ عشق بر سینه داشت و ندای اناالحق بر لب، برای رسیدن به اوج آسمانها، سبکبال شده بود و دار خود را بر دوش میکشید. اوایل تابستان ـ6/4/1338ـ در روستای زیبا و خوش آب و هوای لایگردوی داراب، در خانهای گِلی، چشمان پاک و بیآلایش گُلی به جهان گشوده شد. آقا اصلان ـ پدرش ـ اورا جهانگیر نامید. بعد از ششمین بهار عمرش، همپای سایر دوستان روستایی خود وارد دبستان بنهکلاغی شد و بعد از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
دیر زمانی بود که داغ عشق بر سینه داشت و ندای اناالحق بر لب، برای رسیدن به اوج آسمانها، سبکبال شده بود و دار خود را بر دوش میکشید. اوایل تابستان ـ6/4/1338ـ در روستای زیبا و خوش آب و هوای لایگردوی داراب، در خانهای گِلی، چشمان پاک و بیآلایش گُلی به جهان گشوده شد. آقا اصلان ـ پدرش ـ اورا جهانگیر نامید. بعد از ششمین بهار عمرش، همپای سایر دوستان روستایی خود وارد دبستان بنهکلاغی شد و بعد از...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید علی زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
هنوز از گوشه و کنار خانه گلی و روستایی صدای شیرین کودکی که برای ایستادن «یا علی» میگفت به گوش میرسد. کودکی که در تاریخ دهم تیرماه ۱۳۴۷ در روستای طشک نیریز، قدم به وادی حیات انسانی نهاد و نام زیبای «علی» را زیبنده وجود خود ساخت. دوران کودکی را در فضای معنوی و لطافت طبیعت روستایی با سرعت سپری کرد و برای آموختن راهی دبستان حکمت شد. با اتمام دوره ابتدایی در مدرسه ابنسینای طشک راهنمایی را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
هنوز از گوشه و کنار خانه گلی و روستایی صدای شیرین کودکی که برای ایستادن «یا علی» میگفت به گوش میرسد. کودکی که در تاریخ دهم تیرماه ۱۳۴۷ در روستای طشک نیریز، قدم به وادی حیات انسانی نهاد و نام زیبای «علی» را زیبنده وجود خود ساخت. دوران کودکی را در فضای معنوی و لطافت طبیعت روستایی با سرعت سپری کرد و برای آموختن راهی دبستان حکمت شد. با اتمام دوره ابتدایی در مدرسه ابنسینای طشک راهنمایی را...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید رضاقلی شکوهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
پدر جان قاب عکس تو، روی پیشانی دیوار، زینت بخش خانه شده است. چهره مهتابی و نگاه شیرین و به یاد ماندنیات، به خانه صفا و گرمی بخشیده است. فضای خانه بوی گل میدهد، از بوی آن معطر میشویم و بیقرار رفتن، ای کاش ما هم میتوانستیم در کرانههای آسمان جای بگیریم. شهید رضا قلی شکوهی فرزند امیرقلی، در دوم خرداد ماه 1325 درخانوادهای از تبار مؤمنان در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در کانون...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
پدر جان قاب عکس تو، روی پیشانی دیوار، زینت بخش خانه شده است. چهره مهتابی و نگاه شیرین و به یاد ماندنیات، به خانه صفا و گرمی بخشیده است. فضای خانه بوی گل میدهد، از بوی آن معطر میشویم و بیقرار رفتن، ای کاش ما هم میتوانستیم در کرانههای آسمان جای بگیریم. شهید رضا قلی شکوهی فرزند امیرقلی، در دوم خرداد ماه 1325 درخانوادهای از تبار مؤمنان در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در کانون...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید محمد طهماسبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
آنگاهکه چشمان زیبای خود را به دنیای خاکی گشود، سبد شادمانی را به خانه ارمغان آورد. به عشق حضرت مصطفی (ص) نام زیبای «محمد» را برای او برگزیدند و بانوای زیبایی اذان و اقامه در گوشش زمزمه کردند تا از همان کودکی الهی بزرگ شود و در مسیر خدا گام بردارد. محمد ۱۳۱۹/۶/۱ در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود و دوره ابتدایی را در دبستان دکتر شریعتی استهبان سپری کرد. سپس ترک تحصیل نمود و به شغل...
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
آنگاهکه چشمان زیبای خود را به دنیای خاکی گشود، سبد شادمانی را به خانه ارمغان آورد. به عشق حضرت مصطفی (ص) نام زیبای «محمد» را برای او برگزیدند و بانوای زیبایی اذان و اقامه در گوشش زمزمه کردند تا از همان کودکی الهی بزرگ شود و در مسیر خدا گام بردارد. محمد ۱۳۱۹/۶/۱ در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود و دوره ابتدایی را در دبستان دکتر شریعتی استهبان سپری کرد. سپس ترک تحصیل نمود و به شغل...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید هدایت الله شبانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه عاشقی مردی را میخوانیم که سبوی خود را از شراب ناب معرفت و انسانیت پر کرد و در شبی بهیادماندنی با دیدن چهره یار آن را سرکشید. از هدایت الله که سال ۱۳۴۶ در روستای دهزیر نیریز، میان خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود و به یمن قدومش یاس و سوسن در گلستان شکفت و قناریها به شادی و طرب بر خواستند. تحصیلات ابتدایی را در دبستان صدر دهزیر به پایان رساند. به دلیل عدم دسترسی به...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه عاشقی مردی را میخوانیم که سبوی خود را از شراب ناب معرفت و انسانیت پر کرد و در شبی بهیادماندنی با دیدن چهره یار آن را سرکشید. از هدایت الله که سال ۱۳۴۶ در روستای دهزیر نیریز، میان خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود و به یمن قدومش یاس و سوسن در گلستان شکفت و قناریها به شادی و طرب بر خواستند. تحصیلات ابتدایی را در دبستان صدر دهزیر به پایان رساند. به دلیل عدم دسترسی به...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید فرامرز شیخعلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در اولین روز از بهار سال ۱۳۴۳ آمد و با آمدن خود سبزی و طراوت بهار را به همراه آورد. در روستای کوشکک از توابع نیریز در خانوادهای زحمتکش و مذهبی بازیهای کودکانه را آغاز نمود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهاب روستای کوشکک پشت سر گذاشت و وارد مدرسه راهنمایی ارشد شد. پس از دریافت مدرک سوم راهنمایی از ادامه تحصیل منصرف و به کار کشاورزی پرداخت. تواضع، پاکی، ایمان و اخلاق خوب همزاد او بودند که...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در اولین روز از بهار سال ۱۳۴۳ آمد و با آمدن خود سبزی و طراوت بهار را به همراه آورد. در روستای کوشکک از توابع نیریز در خانوادهای زحمتکش و مذهبی بازیهای کودکانه را آغاز نمود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهاب روستای کوشکک پشت سر گذاشت و وارد مدرسه راهنمایی ارشد شد. پس از دریافت مدرک سوم راهنمایی از ادامه تحصیل منصرف و به کار کشاورزی پرداخت. تواضع، پاکی، ایمان و اخلاق خوب همزاد او بودند که...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید احمد حیدری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید احمد حیدری »
سال 1341 در روستای دهچاه از توابع شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. دوران دبستان را در مدرسه نجفآباد سیرجان گذراند. سپس علاقه به کار باعث شد تا در کنار پدر به امور کشاورزی مشغول شود. 15/4/ 1360 به جمع سربازان غیور کشور در ژاندارمری پیوست و داوطلبانه به جبهه اعزام شد. هنگام رفتن به جبهه از برادراناش خواست تا همچون او سلاح بدست گیرند. محیط مقدس و پاک خانواده مسلمان وی، او و سایر برادراناش را متدین...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید احمد حیدری »
سال 1341 در روستای دهچاه از توابع شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. دوران دبستان را در مدرسه نجفآباد سیرجان گذراند. سپس علاقه به کار باعث شد تا در کنار پدر به امور کشاورزی مشغول شود. 15/4/ 1360 به جمع سربازان غیور کشور در ژاندارمری پیوست و داوطلبانه به جبهه اعزام شد. هنگام رفتن به جبهه از برادراناش خواست تا همچون او سلاح بدست گیرند. محیط مقدس و پاک خانواده مسلمان وی، او و سایر برادراناش را متدین...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید فیروز قره چاهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید فیروز قره چاهی »
اولین قطرات خونش که در قلههای سر به فلک کشیده به زمین ریخت، هزاران لاله روئید و بلبلان بر آن نوحهخوان شدند. فیروز دهم آبانماه سال 1345 در قریه سرداب از توابع بخش پشتکوه نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوره دبستان را در روستای سرداب طی نمود و دوره تحصیلات راهنمائی را در مدرسه مسعود بزرگی نیریز به اتمام رساند. آنگاه ترک تحصیل کرد. او که از کودکی با رنجها و دردهای آدمی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید فیروز قره چاهی »
اولین قطرات خونش که در قلههای سر به فلک کشیده به زمین ریخت، هزاران لاله روئید و بلبلان بر آن نوحهخوان شدند. فیروز دهم آبانماه سال 1345 در قریه سرداب از توابع بخش پشتکوه نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوره دبستان را در روستای سرداب طی نمود و دوره تحصیلات راهنمائی را در مدرسه مسعود بزرگی نیریز به اتمام رساند. آنگاه ترک تحصیل کرد. او که از کودکی با رنجها و دردهای آدمی...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51
52
53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 بعدي